ترکیب قومی و جمعیتی مردم پاکستان

تنوع قومی در پاکستان: بازار B2B آسیا را بشناسید.

منطقه ای که در حال حاضر توسط افراد پاکستانی اشغال شده است مدت هاست که مسیر ‏فتوحات نظامی و سرگرمی مردم، اقوام و فرهنگ های متعدد بوده است‎ . ‎بنابراین ، این یک ‏منطقه منسجم از لحاظ فرهنگی و قومی و بسیار قابل توجه است‎. ‎جمعیت مدرن پاکستان را ‏می توان به طور کلی به پنج گروه اصلی و چند گروه قومی فرعی تقسیم کرد‎. ‎پنجابی ‏ها که‎ ‎تقریبا نیمی از جمعیت  پاکستان را تشکیل می دهند، بزرگترین گروه هستند‎.‎ پشتون‎ ‎‏(پتان) ها حدود یک هشتم از جمعیت این کشور را تشکیل و مطابق با اسناد ارائه شده ‏گروه کوچکتری را تشکیل می دهند. ‎مابقی جمعیت باقی مانده یا همان مهاجران‎ – ‎مسلمانانی ‏هستند  که در سال 1947  پس از تجزیه مناطق آسیائی به پاکستان گریختند - و بلوچ ها ‏بزرگترین گروه آنها را تشکیل می دهند‎.

به طور کلی از نظر زبانی پاکستان ناهمگن است‎ ‎و نمی توان گفت که یک زبان واحد در کل ‏جمعیت بطور مشترک بکار می رود. هر یک از زبانهای اصلی آن بر روی منطقه ای وسیع متمرکز ‏شده است، اگرچه آمارها‎ ‎نشان می دهد که برخی از زبانها بین استانهای مختلف توزیع می ‏شوند زیرا مرزهای اداری در مناطق مختلف از لحاظ گویش و زبان منقطع شده است.‏

بر اساس تصاویر پیچیده و بویژه اسناد بدست آمده تعداد قابل توجهی از مهاجران در این کشور ‏به زبان  اردو‎ ‎و پنجابی‎ ‎صحبت می کنند. علاوه بر اردو‎ ‎و پنجابی‎‎، زبانهای دیگری نیز بچشم ‏میخورد که به عنوان زبان مادری محسوب می شوند. این زبانها عبارتند ‏از‎: ‎سندی‎ ‎، پشتو‎ ‎، سیراییکی‎ ‎، بلوچی‎ ‎و براهویی‎          ‎

زبان اردو که از دوره مغول (اوایل قرن 16 تا اواسط قرن 18) سرچشمه گرفته است، ابتدائی ‏ترین زبان این کشور است‎ ‎‏ اما جز زبانهای  بومی‎ ‎پاکستان محسوب نمیشود.‏‎ ‎این زبان شبیه به ‏زبان هندیست ‎، که بیشترین زبان رایج بکار رفته‎ ‎در هند است‎ . ‎هر چند این دو زبان دارای پایه ‏مشترکی هستند ، اما از لحاظ ادبی زبان اردو بر کلماتی با منشاء فارسی‎ ‎و همچنین عربی‎ ‎تأکید ‏می کند، در حالی که  زبان هندی بر کلماتی با منشأ سانسکریت‎ ‎تأکید می کند.‏‎ ‎زبان اردو به ‏نوعی نسخه اصلاح شده از لحاظ خط فارسی است ، در حالی که زبان هندی با ‏خط دواناگری‎ ‎نوشته و اصلاح شده است‎. ‎از آنجا که زبان اردو عمدتا زبان مسلمانان تحصیل ‏کرده شمال هندوستان از جمله پنجابی هاست ، ارتباط قوی با ناسیونالیسم مسلمان دارد - از ‏این رو اهمیت ایدئولوژیکی زبان اردو در سیاست پاکستان مشخص میشود. زبان اردو بعنوان ‏زبان مادری تنها در بخش کوچکی ازمناطق توسط مردم پاکستان بکار گرفته میشود ، با این ‏حال تنها زبان رسمی این کشور محسوب میشود و در مدارس به همراه زبانهای منطقه تدریس ‏می شود‎.  ‎

تقریباً همه مردم پاکستان مسلمان‎ ‎هستند یا حداقل از سنت های اسلامی پیروی می کنند و ‏ایده آل ها و شیوه های اسلامی تقریباً همه بخش های زندگی پاکستان را درگیر کرده ‏است‎. ‎اکثر پاکستانی ها به فرقه سنی‎ ‎‏ که شاخه اصلی از اسلام است ،‎ ‎تعلق دارند ‏‎. ‎همچنین ‏تعداد قابل توجهی از مردم نیز وجود دارند که شیعه و ‏‎ ‎مسلمانان هستند.‏‎ ‎در میان اهل سنت ‏،فرقه  تصوف‎ ‎بسیار محبوب و در بین مردم تأثیرگذار است‎. ‎علاوه بر این دو گروه اصلی ، فرقه ‏بسیار کوچکی به نام ‏A ḥ madiyyah ‎‏ وجود دارد‎ ‎، که گاهی اوقات ‏Qadiii ‎نیز نامیده می ‏شود (توسط‎ Qadian ‎، هند‎ ‎، جایی که این فرقه منشأ گرفته است). ‏

اکثر افراد پاکستانی اهل سنت متعلق به زمان(anafiyyah ‎مدرسه حنفی ، (که یکی از چهار ‏مدرسه بزرگ مذهب) و یا‎ subsects ‎‏(فقه اسلامی) هستند؛ شاید این مدرسه لیبرال تر از  ‏چهار مدرسه ی دیگر است، اما با این وجود هنوز در دستورالعمل های خود نسبت به ‏‎ ‎افراد با ‏ایمانتر سختگیری بیشتری داشته و برای این افراد این دستورالعمل ها طاقت فرساتر است‎.  ‎دو ‏جنبش اصلاحات مردمی که در شمال هند تأسیس شده است‎ - ‎مدارس دیوبند‎ ‎و بارلوی - به ‏همین ترتیب در پاکستان نیز گسترش یافته اند . اختلافات بین این دو جنبش بر سر مسائل ‏مختلف الهیاتی تا حدی قابل توجه است که اغلب بین آنها  باعث کشمکش و خشونت شده ‏است‎. ‎گروه دیگری بنام ‏Tablīghī Jamā ‎‏ (تأسیس شده در سال 1926) ، که مقر آن در ‏رایویند ، در نزدیکی لاهور است‎ ‎، یک گروه وزارت غیر روحانی است که  سالانه کنفرانسهای آنها ‏صدها هزار نفر از مردم سراسر جهان را به خود جذب می کند‎. ‎این شاید بزرگترین سازمان ‏مردمی مسلمان در جهان باشد.‎

‎ ‎جنبش‎ ‎وهابی ، نخستین بار در عربستان شکل گرفت ، اما در پاکستان تاخت و تاز خود را به ‏ویژه در میان قبیله پشتون ها در منطقه مرزی افغانستان از سر گرفت‎. علاوه بر این ، پس ‏از حمله شوروی به افغانستان‎ ‎در سال 1979 ، عربستان سعودی‎ ‎به پاکستان کمک کرد  تا از ‏تعداد زیادی از پناهندگان افغانی که در مناطق مرزی بودند، مراقبت کرده همچنین در ساخت و ‏استخدام هزاران مدرسه‎ ‎‏ اهل سنت ( مدارس دینی) کمک  شایانی کرد.‎ ‎ این مدارس ‏عموماً  افراد را در راستای خطوط وهابی آموزش می‎ ‎دادند و متعاقباً این افراد وسیله ای برای ‏گسترش و نفوذ گروه های افراطی (به ویژه القاعده‎ ‎و طالبان‎ ‎افغانستان) در بلوچستان ، خیبر ‏پختونخوا‎ ‎و جاهای دیگر در سراسر کشور شدند‎ . ‎اگرچه از سال 2000  افراط گرایی تحت ‏عنوان  اسلام در پاکستان بیشتر نمایان شده است، اما مسلمانان سنی در جامعه از لحاظ‎ ‎تجاری ‏افراد بی ادعاتری بنظر می رسند‎‎، به ویژه در میان مقلدان گجراتی و چینوتی ها از  فرقه ‏پنجابیها که از سنت های محافظه کارانه اسلام کمتر پیروی می کنند. ‎